روستاهایی که هیچ کس نمی تواند به آن ها وارد گردد!

به گزارش وبلاگ همسفر، روستاهای مستحکم خوسورتی

نواحی کوهستانی گرجستان پر از روستاهای صعب العبور است که مردمش سنت های باستانی و خلق و خوی خاص خودشان را دارند، مناطقی که با اینکه هیچ وقت جاذبه توریستی نبوده اند اما چشم اندازها و معماری ای خیره کننده دارند. شمال گرجستان روستاهایی دارد که خانه های آن طوری در کنار هم قرار گرفتند و دست به دست هم داده اند که انگار دژی مستحکم را شکل داده اند، قلعه ای که جلوی حمله هر مهاجمی به روستا را می گرفت و حتی از کل گرجستان هم در برابر نفوذ بیگانگان محافظت می کرد. این روستاها اگر نبودند شاید قبیله های شمالی به راحتی می توانستند کشور را مورد تهاجم قرار دهند، روستاهای مستحکم گرجستان داستان جالبی دارند که در ادامه با آن ها آشنا می شوید.

روستاهایی که هیچ کس نمی تواند به آن ها وارد گردد!

استان تاریخی خوسورتی در احاطه کوه های قفقاز در شمال گرجستان نهاده شده و مردان آن موقعی در هنرهای رزمی معروف بودند، هنری که برای جنگ با نواحی شمالی مثل چچن و داغستان خیلی به کار می آمد. به علت پیچیدگی جغرافیایی، نژادی و مذهبی و نبود صنعتی سازی در قفقاز بزرگ، قبایل قفقاز شمالی اغلب به کسانی که در نقاط کوهستانی گرجستان ساکن بودند حمله و آن ها را غارت می کردند. مردم این روستاها برای حفاظت از روستاهایشان خانه ها را در نزدیک همدیگر می ساختند تا یک دیوار دفاعی مستحکم شکل بدهند. این روستاها مثل یک سد دفاعی برای کل گرجستان بودند و از کشور در برابر هجوم قبایل چادرنشین دفاع نمی کردند. یکی از تماشایی ترین این روستاها روستای شاتیلی است که در اعماق دره آرگونی نهاده شده است. خیلی از برج های قرون وسطایی امروز متروک شده اند و جمعیتی که چندین خانوار اینجا را شکل می دادند در خانه های مدرن چوبی که در اطراف پراکنده هستند زندگی می نمایند.

روستای شاتیلی در دامنه های شمالی کوه های قفقاز بزرگ نهاده شده است حتی امروز با اینکه گرجستان بزرگ و بزرگ تر شده این روستا همچنان دورافتاده است اما در قرن های گذشته کسانی که در این روستاها زندگی می کردند نمی توانستند برای دفاع از خوب به مسئولانی که کیلومترها دور تر از آن ها در مرکز بودند اکتفا نمایند. شاتیلی به برج های دفاعی و معماری قلعه هایش معروف است قلعه هایی که ساکنان این روستا از آن ها استفاده می کردند تا از خودشان در برابر حمله مهاجمان و آب و هوای سرد این ناحیه محافظت نمایند. امروز شاتیلی هم مثل دیگر روستاهای خورسورتی به جز چند خانواده جمعیت دیگری ندارد و با اینکه هیچ زیرساخت، مغازه و یا حتی آنتن موبایلی ندارد اما روستایی منحصربفرد با تاریخی بلند و فضایی متمایز است.

در اوایل قرون وسطی مردم این روستا همواره در پی راه حلی بودند تا در مقابل دشمنانی که صدها سال به آن ها حمله می کردند از خود دفاع نمایند. آن ها تصمیم گرفتند تا روستای خود را درون یک قلعه بسازند. این روستا در نزدیکی مرز چچن نهاده شده است و ساکنانش همواره در معرض خطر تهاجم به قلمرویشان بودند. الان که در قرن 21 هستیم این روستا فقط در ماه های خرداد تا شهریور قابل دسترسی است پس در آن موقع باید کاری انجام می شد تا مرگ و مصیبت از این روستا دور گردد. کم کم کشاورزی در این روستا رونق گرفت و خانه های سنگی کوچک جای خودش را به برج های دیده بانی بلند داد.

برای ساخت سقف این برج ها به جای چوب از صفحات تخت استفاده شد تا با نیزه های آتشین مورد حمله قرار نگیرد. خانه های نو بر روی تراس ها در نزدیکی خانه های قدیمی ساخته می شدند تا روستا را در احاطه خود در بیاورند. در نهایت همه این خانه ها با هم تبدیل به یک قلعه و دژ مستحکم می شدند به طوری که هر خانه به تنهایی نمی توانست چندان در مقابل فشارها دوام بیاورد اما این خانه ها با هم تبدیل به یک زنجیره دفاعی می شدند. این روستا کم کم تبدیل به یک قلعه مستحکم شد که در مرز شمال شرقی گرجستان از کل کشور در برابر تهاجمات نگهبانی می کرد. در قرن هجدهم این روستا مورد حمله هزاران نفر از جنگجویان چچنی و داغستان نهاده شد اما ساکنانش مقاومت کردند. وقتی شهر مورد حمله دشمن نهاده شد همه مردم از خیابان ها به خانه ها می رفتند و شهر بسته می شد.

هر خانه به وسیله نردبان و پنجره با خانه دیگر در ارتباط بود و هر گونه حرکتی به دور از چشم دشمنان انجام می شد. حتی زمانی که فعالیت در روستا تعطیل شده بود باز هم غذای زیادی برای خوردن وجود داشت. خانه ها 4 تا 5 طبقه بودند و در هر طبقه چارپایان مختلفی زندگی می کردند. طبقه بالا محل زندگی خانواده ها بود و بر روی پنجره های آن شیارهای کوچکی وجود داشت. در اوایل دهه 1950 ساکنان این روستا ترغیب شدند تا خانه ها را ترک نمایند. آن ها و اجدادشان برای مدت 1300 سال در این روستا زندگی نموده بودند اما باید به 140 کیلومتر آن طرف تر می رفتند و در برج های بتونی تفلیس زندگی می کردند. با اینکه این روستا دورافتاده است اما اگر آب و هوا اجازه دهد گردشگران و کوله گردهای زیادی از آن تماشا می نمایند و می تواند جایی عالی برای فرار از زندگی مدرن و شهری باشد.

این روستا در فهرست میراث جهانی یونسکو نهاده شده است و وقتی از روی نقشه به آن نگاه می کنید فکر می کنید که با 140 کیلومتر فاصله تا تفلیس چقدر نزدیک است! اما این جهت راهی پر چالش است که در بیشتر ماه های سال امکان دسترسی به آن وجود ندارد. امروزه این روستا تقریبا خالی از جمعیت است و بیشتر ساکنان به جای مانده اش هم در فصل زمستان که دسترسی به روستا از راه جاده ممکن نیست این مکان را ترک می نمایند. یکی دیگر از مهمترین روستاهای این استان روستای موتسو است. این روستا هم زمانی یکی از مهمترین قلعه های این منطقه را دارا بوده است که البته آن هم امروزه تقریبا متروکه شده است. روستای موتسو 30 خانه قرون وسطایی مستحکم دارد که که بر روی تراس های عمودی در بالای دره موتسو- آردوتی نهاده شده اند. موتسو در فهرست بناهای تاریخی در معرض خطر گرجستان نهاده شده است و روزگاری از روستاهای دفاعی گرجستان بوده است. این روستا برج های تاریخی و تماشایی زیادی دارد که دست در دست همدیگر زمانی دژی محکم را ساخته بودند.

منبع: amusingplanet.com

منبع: الی گشت

به "روستاهایی که هیچ کس نمی تواند به آن ها وارد گردد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روستاهایی که هیچ کس نمی تواند به آن ها وارد گردد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید